از سادگی قلب خودم رنجیدم...

ساخت وبلاگ
 

هر چه کردی به دلم ، ... باز تو را بخشیدم

با زبان زخم زدی ... دشنه زدی ... خندیدم!

معنی تک تک رفتار تو را ... میفهمم

ساده لوحی ست ... بگویم که نمی فهمیدم !

غرق تردید شدم ، ... باز تحمل کردم

تا زمانی که ... به چشمان خودم هم دیدم

دیدم از خشم خداوند ... نمی ترسیدی

تو نترسیدی و من سخت از آن ترسیدم

بسته بودم ، لب از آن درد و از آن بی مهری

تو جفا کردی و من هیچ ... نمی پرسیدم

عاقبت سرد شدم ، خسته شدم ، یخ کردم !

مثل خورشید ... غروبی که نمی تابیدم

اشک های دل من ، از تو و عشق تو نبود

بلکه از سادگی قلب خودم رنجیدم ... برو ای یار برو !

از تو گذشتم ، خوش باش برو ای یار که من مهر تو را بخشیدم...

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۵ساعت 6:15 AM&nbsp توسط سقوط آزاد   | 

کرمانشاه ... 🖤...
ما را در سایت کرمانشاه ... 🖤 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemaneman1 بازدید : 217 تاريخ : پنجشنبه 25 آبان 1396 ساعت: 16:36